پرهامپرهام، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 15 روز سن داره

خورشید زندگی ما

مامانی منو دوست داری؟!!

  مامانی منو دوست داری!! پسرگلم دیشب قبل از خواب این جمله قشنگ رو ازم پرسید  ما همیشه بهش میگیم که دوسش داریم ولی تا بحال نشده بود این مدلی ازمون عشقمونو سوال کنه هم تعجب کرده بودم که این سوالو از کجا یاد گرفته هم دلم پر از عشق و شوق شده بود برای هدیه زیبایی که خداوند بهمون داده  خدایا ممنون که مارو لایق این همه محبتت دونستی برای این هدیه زیبا  ...
25 آذر 1392

این روزای پرهام

نمیدونم این روزا چرا انقدر کم پیدا شدم جونم براتون بگهههههه سه شبه که آقا پرهام بدون همراه همیشگیش یعنی شیشه شیرش میخوابه در یک عملیات انتحاری سر شیششو با قیچی زدمو دادم دستش, آخیییییی نازی بچم هم تعجب کرده بود هم بدش اومده بود از شیشه اون شکلی هم ... اصن یه وضی , خلاصه که شب اول به سختی خوابوندمش  از فرداش هم تا میگه شیشه همون شیشه نوک چیدرو بهش نشون میدیم و اونم با زبون شیرینش میگه شیشه خبا(خراب)شده و شیرشو تو لیوان میخوره  و چاییشو تو نعلبکی,  فداش شم خلاصه  که این رو زا پرهام در حال ترک شیشس خدائیش روز اول دلم خیلی براش میسوخت و پشیمون بودم ولی حالا خوشحالم که پسرم به خاطر نبود شیشه غذاشو م...
24 آذر 1392

پسرم چند روز مریض بود

  چند روزِ که نیومدم اینجا خیلی سرم شلوغ بود... هرچی ویروس جدیده میاد دم خونه ما سلامی عرض کنه ایشششششش  پرهام 3 روز تب داشت و هیچی نمیخورد مطلقا هیچی به غیر از شیر, فقط دارو میخورد و میخوابید ....دلم برای شیطونیاش یه ذره شده بود ... خدارو شکر الان دیگه خوب شده و اشتهاش برگشته  الهی به همین وقت عزیز هیچ بچه ای مریض نشه  راستی تو همون حالتم برامون ژست میگرفت تا ازش عکس بگیریم عزییییییزززززم قربون چشمای خمارت بشم   ...
11 آذر 1392
1